خلاصه داستان : این سریال داستان زندگی دختری به نام حیات را روایت می‌کند که به دلیل رابطه‌ قبل از ازدواج با مردی که دوستش داشت، مجبور می‌شود با مردی 70 ساله ازدواج کند. زندگی او پس از این ازدواج اجباری و مهاجرتش به استانبول به کلی تغییر میکند…

خلاصه داستان : دانشجویی به استانبول سفر می‌کند و در خانه صمیمی‌ترین دوستِ سابق مادرش اقامت می‌گزیند. اما به دلیل تفاوت‌های فرهنگی، نمی‌توانند با یکدیگر کنار بیایند.

A young student moves in with an estranged family friend in Istanbul, trading her humble hometown for a city that tests her identity — and convictions.

خلاصه داستان : فیرات یک بوکسور حرفه ای با لقب قفقاز هست که همسرش ایلول در شرف زایمان پسرشون هست در رقابت بوکس در اثر یک اتفاق رقیب او کشته میشود و همسرش درحین به دنیا اومدن پسرشون جونشو از دست میده ... چند سال بعد خواهر اون رقیب و مشکلات مالی و... سرکلشون توی زندگیش پیدا میشه...

خلاصه داستان : سفر منوّر که از یک روستا آغاز می‌شود، رازهای تاریک گذشته و تسویه‌حساب‌های بی‌رحمانه‌ی آینده را به دنیای پر زرق و برق استانبول منتقل می‌کند. در این دنیا، بزرگ‌ترین سوپراستار ترکیه، کنعان آکین، در پشت صحنه‌ی صحنه‌های درخشان، نقش اصلی را با اعتیادهایی که نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند و همچنین تنهایی خود ایفا می‌کند…

The series, produced by Pastel Film, explores a world where lives full of secrets collide amidst love, betrayal, and power struggles

خلاصه داستان : خلاصه داستان : خانواده‌ی یشیل تصمیم می‌گیرند او را به عقد اونال، پسر جناب خان دربیاورند ولی در روز عروسی، یشیل همراه ارسین که یک فوتبالیست معروف است، فرار می‌کند و بعد از یک سری اتفاقات به زندان می‌افتد و بچه‌های دو قلویش را در زندان بدنیا می‌آورد و آنجا بزرگ می‌کند. حالا روز آزادی...

Making plans for the future of her children, Yeşil's path crosses with the famous football player Yasin Bıçakçı. However, life has other plans for Yeşil, who has been trying to implement the plan she has designed for years.

خلاصه داستان : دو برادر عاشق دختری از دهکده‌ای می‌شوند که به عشق اعتقاد ندارد

The Göçer Family runs away from Istanbul because of their fraudulent acts and finds themselves in a village in the Aegean Region.

خلاصه داستان : نوا جان پولات تلاش میکنه با داستان ها و بازی ها به دختر هفت ساله اش حایال(خیال) زیبایی زندگی و امید رو تزریق کنه و با وجود تمام سختی های زندگی سر پا بمونن ولی دنیای زیبای مادر و دختر بعد از آدمای تاریکی که دنبالشون هستن متزلزل میشه. پس از یه تصادف رانندگی، زندگی...

خلاصه داستان : سینان جوانی است که در تمام عمرش از اعتقاداتش و چیزی که درست میدونسته منحرف نشده و دقیقا هم به همین دلیل منزوی شده و گه گاه با دنیای مدرن به مشکل میخوره. یک روز که در حال نظرسنجی بود، عاشق دختری که تصادفا باهاش رو به رو شده بود میشه و بعد از این...

خلاصه داستان : عیسی مردی است که به عنوان نویسنده‌ی مقالات مربوط به شرط‌بندی ورزشی در یک روزنامه کار می‌کند. او با بهره‌گیری از توانایی‌ای که از پدرش به ارث برده، در دنیای شرط‌بندی شهرت پیدا کرده است. اما در دوران اخیر، شانس با او یاری نمی‌کند و شرط‌بندی‌هایی که انجام می‌دهد دیگر موفقیت‌آمیز نیستند. همین موضوع باعث...

A down-and-out sports betting writer is roped into teaming up with the ghost of a bossy business tycoon demanding to crack his own murder case.

خلاصه داستان : این سریال داستان جیلان، زنی جوان و زیبا را روایت می‌کند که در سنین پایین مجبور به ازدواج شده و تمام عشق خود را به پسرش، یوسف، معطوف کرده است. او با وجود تحمل همسر بیکار و خشن خود، نجمى، به‌صورت مخفیانه در یک مدرسه بهیاری تحصیل می‌کند و برنامه دارد پس از فارغ‌التحصیلی، زندگی...

The series follows Ceylan, a child bride who dedicates all her love to her son Yusuf, rising from the ashes and taking the male-dominated criminal world by storm.

خلاصه داستان : هزال، یک دختر ۱۷ ساله اهل برلین، آرزو دارد فرصتی برای فرار از روزمرگی پیدا کند. او برای جشن تولد ۱۸ سالگی‌اش با دوستانش، به دنبال تفریح و دوری از کارهای تکراری روزانه است. اما یک اتفاق غم‌انگیز همه چیز را تغییر می‌دهد و هزال مجبور به فرار می‌شود.

Hazal is 17 and lives in Berlin. Her biggest wish: to be given a chance. For her 18th birthday she wants to escape the everyday grind and party with her friends. But a fatal incident changes everything. Hazal is forced to flee.

خلاصه داستان : مردی بی پروا به نام اسرف اسیر عشقی ناشناخته می‌شود. او با نیسان، نوازنده جوانی آشنا می‌شود که قلبش را به تپش می‌اندازد.

Eşref Rüya tells the story of a young man who is a prisoner of a love whose name he does not know. Çağatay Ulusoy plays the character Eşref, who is reckless, has everything but is a prisoner of a love whose name he does not know, while Demet Özdemir plays Nisan, the young musician who makes Eşref's heart skip a beat.

خلاصه داستان : داستان درباره‌ی سفر یک بازیگر مشهور است که تلاش می‌کند داستان ناتمام خود را با دخترش کامل کند...

It is about the journey of a famous actor to complete his unfinished story with his daughter.

خلاصه داستان : گروهی از دوستان دختر برای جشن مجردی به سفر می‌روند. در این سفر خود را رها می‌کنند، با غریبه‌ها لاس می‌زنند و غرق خوشگذرانی و مهمانی می‌شوند.

A group of female friends take a holiday bachelorette trip, where they let their hair down, flirting with strangers, and indulge in a party lifestyle.

خلاصه داستان : The Genie Raid درباره وقایعی است که الو که به موفقیت دوست مدرسه‌اش Ziynet حسادت می‌کرد، از طلسم‌های مختلف علیه او استفاده کرد.

The Genie Raid is about the events that happened when Alev, jealous of the success of her school friend Ziynet, used different spells against her.

خلاصه داستان : ودات مبلغ با تجربه و اِورِن سیاستمدار محتاط، ماموریت‌های مهمی را برای یک تاجر ثروتمند انجام می‌دهند که به اختلاف درونی میانشان می‌انجامد.

Vedat, a veteran missionary, and Evren, a political corrector who has studied philosophy, are the duo assigned for the 'extremely important' errands of a wealthy businessman. This mismatched duo, one of whom closes his eyes and does his duty, and the other questions every step he takes, sets out on a different adventure in each episode. But they clash within themselves, more than they do due to duty.

خلاصه داستان : زنی جوان، در مسیر بازسازی زندگی‌اش پس از یک بحران عاطفی، به پروژه‌ای درمانی ملحق می‌شود که با استفاده از هوش مصنوعی، نسخه‌ای مجازی از خودش را بازآفرینی می‌کند. این نسخه مجازی کم‌کم به آینه‌ای از گذشته، زخم‌ها و رازهای پنهان او تبدیل می‌شود...

Mümtaz and Derya are condemned to live out their last moments each day in someone else's skin.

خلاصه داستان : این فیلم، به روایت زندگی پر از شگفتی‌های نسلیجان تای، ملقب به "زن آهنین"، می‌پردازد.

The amazing life story of "Iron Woman" Neslican Tay.

خلاصه داستان : کنعان گنجر برای گسترش کسب‌وکار خود به تجارت اسلحه روی می‌آورد و برای اطمینان از موفقیت کارش، با رئیس پلیس چتین همکاری می‌کند. یکی از افراد کنعان به نام جلال که می‌خواهد کارگاه اوستا الیاس را به عنوان انبار استفاده کند، پاسخ منفی اوستا الیاس را نمی‌پذیرد و او را می‌کشد. علی که زندگی‌اش تحت...

The series tells the story of a final-year student in the Turkish Language Department who enters the world of the mafia and changes everything, and whose paths intersect with journalist Sahar at university.

خلاصه داستان : اقتباس سینمایی از نمایش پادکست محلی بسیار معروف Meksika Açmazi. در این برنامه، 3 کمدین معروف ترکیه، مسعود سوره، آنلاتان آدام و فضلی پولات در مورد طیف وسیعی از مسائل روزمره که با آن روبرو هستیم بحث می کنند و به وضعیت بسیار...

Movie adaptation of a very famous local podcast show of Meksika Açmazi. In this show, 3 famous Turkish comedian Mesut Süre, AnlatanAdam and Fazli Polat discuss wide range of daily issues we are facing and look at the situation in very different aspects.

خلاصه داستان : باریش و ایرماک که با وجود همه چیز تلاش می کنند با هم بمانند، اولکو، بازیگری که به داشتن فرزندی فکر می کند تا به زندگی اش معنا بدهد، امیر، نامزد کارگردانی که از ریشه هایش خجالت می کشد، مرای، زنی که در جریان وقایع اطرافش قرار گرفته ، ندیم، که زندگی تنهایی می گذراند...

خلاصه داستان : «شیماریک» داستان متِه، پسر لوس یک تاجر ثروتمند را روایت می‌کند که پدرش او را متقاعد می‌کند که در یک شهر عثمانی از قرن شانزدهم به عنوان خدمتکار به دنیا آمده است.

A Turkish remake of the blockbuster Russian comedy of the same name. A young man born into an oligarch family is so spoiled that he believes he's above the law. When he faces jail, his father decides to 'rehabilitate' his son. An abandoned village is reconstructed, 19th century style. The spoiled brat 'goes back in time', reincarnated as a serf, to learn how to appreciate life and to work hard.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : Koparan Kardeşler داستان دو برادر را روایت می کند که در مناقصه شهرداری که در آن شرکت کرده بودند در حوادث غم انگیزی قرار گرفتند.

خلاصه داستان : لنا که 25 سال سن دارد به عنوان پرستار آیتن کار می کند و در خانه او می ماند. سویم در وارد کردن لنا به این شغل نقش بسزایی داشت، بنابراین او تأثیر قابل توجهی روی لنا دارد. سرپرست آیتن، لنا، در خانه بیمار میشه. لنا هیچ بیمه ای ندارد و پس از اتفاق، دعوی...

Sevim has been going to house cleaning for many years to Ayten and she has an organizing role in the house. Sevim provides financial support to her daughter Demet and her son-in-law Sermet. Ayten’s (Kosovian) helper Lena has an accident. This accident triggers legal problems between the parties. Ayten pushes Sevim, to convince Lena to give up. Sevim, who is very focused on solving the problem of Milena in favor of Ayten, experiences moral, conscientious and class conflicts in the process.